احساسی که شما دارید "ناامیدی" است. شاید گاهی با کمی ناراحتی و عصبانیت نیز همراه باشد. به شدت بر روی اهداف و پروژه های خود کار میکنید، اما راه به جایی نمیبرید و اصلاً دلیلش را هم نمیدانید. تنها چیزی که میدانید این است که ناامید هستید و بدون توجه به این مطلب که تا چه اندازه به سختی تلاش میکنید، به هیچ جایی نمیرسید. انگار که آب در هاون میکوبید و تنها حسی که به شما دست میدهد چیزی نیست جز ناامیدی. تمام این نکات به نظرتان آشنا می آید، اینطور نیست؟