🎓 گروه تلگرامی تخصصی آی کنکوری 🎓
مخصوص رشته ریاضی - تجربی📣
با حضور دانشجویان پزشکی و رتبه های برتر کنکور 94
بهمراه جمعی از مشاوران و روانشناسان برتر کشور
قوانین گروه :
چت غیر درسی به هر نحو ممنوع🚫
+18ممنوع🔞
ارسال لینک گروه و تبلیغ ممنوع🚷
در صورت تمایل به عضویت در گروه پیام دهید✅
09392554346
www.ikonkuri.ir
@ikonkuri
در زمانی که خود را برای کنکور از همه چیز محروم می کنید تا به هدف نهایی یعنی قبولی در کنکور دست پیدا کنید ، معمولاً به علل مختلف و به خصوص دوری از جمع ها و انزوا شدیداً دچار افسردگی می شودید .
کنکور بحثی کاملاً فرسایشی است که در حقیقت برای قبولی در کنکور باید از تمام علایق خود بگذریم .
همه ی این ها دست در دست هم می دهند و حالات روحی ما را در حینی که برای کنکور آماده می شویم تخریب می کنند .
متاسفانه همین آشفتگی در حالات روحی و روانی سبب می شود که سر جلسه ی کنکور از اطلاعاتی که کسب کردیم نتوانیم به نحو احسن استفاده کنیم .
در واقع با این که زمان بسیاری را با کتاب های درسی و کتب کنکوری دست و پنجه نرم کرده ایم ، اما متاسفانه مغز آنطور که باید سر جلسه ی کنکور مارا همراهی نمی کند .
مغز غذایی لازم داشته که به آن ندادیم و به علت محرومیت دچار اختلال شده و سر جلسه ی کنکور مارا همراهی نمی کند .
خود را افزایش دهیم و سر جلسه ی کنکور خوب حاضر شویم ولی به هم خوردگی تعادل روحی و روانی ما سبب می شود که افسار زندگی مان از دست خودمان خارج شود هر چند که تلاش کرده ایم .
یک قانون خیلی مهم را باید در همه ی مراحل زندگی رعایت کرد که خب مرحله ی کنکور نیز خود از مهم ترین مراحل است .
هیچ وقت مریض نشو . . .
وقتی هوا سرد است شما یک پلیور و یک کاپشن تن خود می کنید که مبادا ویروس سرماخوردگی گریبان شما را گرفته و شما را مریض کند .
یعنی می دانید که سرما موجب ضعف و کاهش سطح انرژی سطحی بدن شده و باعث ورود این ویروس به بدن می شود و با لباس گرم کاری می کنید که مریض نشوید .
حال این موضوع در دو بعد دیگر وجود ما نیز حاکم است و فکر و روح ما نیز در معرض ویروس های زیادی هستند که در شرایط خاصی بیمار شده و مارا بر بستر بیماری می گذارند .
دقیق شرایط بحران روحی و فکری نیز مشابه سرما در بعد فیزیکی ما است .
وقتی در بحران فکری گرفتار می شویم و از لذت های هر روزه ی خود محروم می مانیم و چندین اضطراب مختلف ( شاید کنکور قبول نشم ، شاید اینایی که میخونم تو کنکور نیاد و . . . ) همزمان به ما وارد می شوند و ضمن آن فشار حرف های دبیر ، مشاور و خانواده نیز بر ما اثر می کند و محیط فکری ما را دچار تزلزل می کنند .
اینجا فکر دچار ضعف شده و هر موضوع ساده ای مانند یک ویروس عمل می کند و بنیان و اسکلت تفکر مارا خرد می کند و به همین سادگی از هدفمان که قبولی در کنکور بود بازمی مانیم ، اما با مکانیسم دفاعی بسیار پوچ و بی معنی همچنان بر مسیر مطالعه پافشاری می کنیم و به خود این تسلی را می دهیم که قبول می شویم در حالی که وقتی انسان مریض است هیچ گاه نمی تواند عملکردی موفق حاصل کند .
دوستان کنکوری عزیزم توجه کنید که دو موضوع همیشه بین افرادی که با ما در ارتباط هستند فرق می گذارد و این دو موضوع اول تسلی است و دوم حمایت .
فرق تسلی و حمایت چیست ؟
بهتر است با یک مثال بگویم که زیباتر در ذهنتان جای بگیرد
.
وقتی یک گلدان که در یک کمد تاریک قرار دارد نه آبی بگیرد و نه نوری دریافت کند ، کم کم و رفته رفته می پژمرد و از بین می رود و خشک می شود .
حال اگر یک کودک که توانایی ندارد آن را از کمد دربیاورد کنار کمد بایستد و با چند کلمه آن گل را آرام کند و به او تسلی خاطر دهد فقط به طور مقطعی به گل کمک کرده تا با آرامش و خاطر راحت تری از بین برود ، اما در نهایت امر به علت نبود آب و نور گل از بین می رود ، چه به او تسلی بدهیم و چه تسلی ندهیم اتفاق خوشایندی در انتظار گل نخواهد بود و با دانستن این که او از بین می رود فقط در حین پژمردن کمی آرامش کردیم .
حال اگر فرد بالغی سریع آن را از کمد خارج کرده و به جلوی نور آفتاب بگذارد ، به او آب دهد و برگ های افتاده اش را ببندد و به خاکش کود دهد آن گل مجدد رشد کرده و سبز شده و تازه و با قوت می شود و در حینی که گل رو به بهبودی است به او تسلی خاطر دهیم و با چند کلمه آرامش کنیم تا راحت تر بهبود یابد در واقع از او حمایت کرده ایم و می دانیم که نتیجه ی عمل ما حاصلی مثبت دارد که منجر به باز از سر گیری زندگی گل می شود .
انسان هایی که فقط سعی دارند با تسلی دادن به هم دیگر کمک کنند معمولاً مثل همان کودک ناتوانی عمل می کنند که توان آزاد کردن گل و حمایت از او را ندارد .
فقط می توانند کاری کنند که مراحل متلاشی شدن زندگیمان را راحت تر نگاه کنیم .
این در حالیست که دوستان خوب مانند آن فرد بالغ تمام تلاششان را می کنند تا از دوستشان حمایت کنند و کاری برای او انجام دهند و فقط با شعار و حرف های قشنگ سعی ندارند شما را تنها آرام کنند ، بلکه به یاری شما آمده و مشکلات را با شما شریک می شوند و به صورت عملیاتی با شما پا به میدان نبرد با مشکل می گذارند .
حال برای اینکه بتوانیم دوستان خوبی داشته باشیم اول باید دوست خوبی برای خودمان باشیم و به خودمان دروغ نگوییم و تسلی بیجا ندهیم و با مشکلات خودمان دست و پنجه نرم کنیم و روح و جسممان را تنها نگذاریم و با معطوف کردن افکارمان سعی نکنیم مکانیسم دفاعی جدیدی را طراحی کنیم .
دست است کنکور بسیار کار دشواری است اما همین کنکور در نتیجه ی مثبت خود حاصلی بس شیرین دارد که شاید با هزاران گردش و تفریح حاصل نشود .
خب با این همه و این همه درس و همچنین این همه محدودیت که باعث بیماری فکر ما می شود چگونه باید مریض نشد و به خوبی هم درس خواند تا سر جلسه کنکور مطالبی را که خوانده ایم رو با حداکثر بازده به کار بگیریم ؟ ؟ ؟ ؟
قانون دوم که در همه جا صادق است و همچنین در کنکور اصل لوشاتلیه است .
این اصل بیان ساده ای از نظم طبیعت است که بچه های گروه آزمایشی تجربی و ریاضی در فصل دوم شیمی پیش دانشگاهی نیز درباره اش
بسیار خوانده اند .
اصل لوشاتلیه : جهان در تعادل متقابل با همه ی پدیده ها است ، هر گاه تعادلی به هم بریزد طبیعت سعی میکند تا حد امکان جهان را به سمت متعادل کردن و بازگرداندن به حالت تعادل پیش ببرد .
مثال ساده اش این است که وقتی هوا خیلی سر باشد ما بخاری روشن می کنیم تا هوا نزدیک به آن چیزی شود که مطلوب بدن ماست و حینی که هوا گرم است کولر می زنیم تا مجدد به دمای مطلوب خود برسیم که مثلاً 25 درجه ی سلسیوس است .
به این 25 درجه می توان گفت دمای تعادل بدن ما که هر چقدر دما از این بیشتر یا از این کمتر شود ما با بخاری و کولر سعی می کنیم که شرایط را به سمت برقرار کردن این دما پیش ببریم .
وقتی بدن ما به طور عادی به دو ساعت لذت روزانه نیاز دارد وقتی به آن این لذت را ندهیم مغز این
کمبود را به نحوی دیگر توجیه و تولید می کند و این می تواند با تولید خواب بیشتر ، افزایش دوپامین در مغز و یا بارور شدن اسفنچ های بازجذب سروتونین در فضای سیناپسی بین عصب های بدن شود .
همه ی این ها موجبات بی حالی و افسردگی را پدید می آورند و مقاومت هر چه بیشتر در برابر آن ها مغز را نسبت به عدم تفریح مقاوم تر کرده و واکنش بیشتری نشان داده و فرد را از حالت عادی و متعادل خارج می کند .
پس وقتی حال ندارید و به زور درس می خوانید شاید آن لحظه درسی یاد بگیرید و بعداً هم یادتان بماند اما فردای آن روز نیز اگر بخواهید که درسی بخوانید عوامل شیمیایی مقاوم تری در بدن فراهم کرده اید که غدد بازدارنده ی بیشتری را فعال می کنند تا عدم وجود تفریح را توجیه کند و جایگزینی در این تعادل پیدا کند .
پس در واقع سلامت روان به نوعی وابسته به خواسته های طبیعی بدن است و
میزان کمترینه ی تفریح روزانه برای یک فردی که برای کنکور مطالعه می کند
واجب است تا سلامت روانش حفظ شده و بتواند مطالب را با صحت و دقت بیشتر
مورد مطالعه قرار دهد و کمک کند که حافظه اش سر جلسه ی کنکور بهتر اورا
همراهی کند
.
اما بازیگوشی نباید با کمترینه ی تفریح اشتباه گرفته شود .
یعنی نباید سر به بازی گوشی گذاشته و به حساب کمترین مقدار تفریح روزانه ای که باید یک کنکوری داشته باشد بگذارید .
این کمترینه به طور مستقل برای خود شما قابل تشخیص است و می توانید با کمی تمرین به سادگی غلظت فضای فکری خودتان را سبک سنگین کنید و حینی که برای کنکور مطالعه می کنید نیز هر جا که دچار مسمومیت فکری می شوید درس را متوقف کنید .
متاسفانه توی تلویزیون می شنویم که رتبه ی زیر صد کنکور می گوید من روزی 18 ساعت برای کنکور درس میخوندم و ما هم سعی می کنیم مثل او شویم و تمام سلامت خود را به خطر می اندازیم تا برای کنکور در بخوانیم و در نهایت بعد کنکور همه می گوییم :
من که اینقدر خوندم چرا هیچی نزدم .!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟
و اینجاست که حس می کنیم اولین شکست زندگیمان را تقبل کرده ایم و آن قبول نشدن در کنکور است.
به تمام توانایی های فردی مان شک می بریم و به ناچار به رشته ای که دوست نداریم و رتبه ی کنکورمان آن را تعیین کرده می رویم یا با دلی چرکین مجدد برای کنکوری دیگر آماده شده یا اگر پسر باشید به سربازی می روید .
خیلی غم انگیزه که ریشه ی این مساله در جامعه نهادینه نشده که عقل سالم در بدن سالمه و بالعکس و متاسفانه همه فک می کنند که آره یک جای کار ما ایراد اشت که تو کنکور قبول نشدیم یا ما خنگیم و از این حرفا . . .
و همین نوع تفکر ما موجب می شود که بازار های کذب کنکور پدید آمده و
هزینه ها و دشواری های زیادی را بر گردن ما بگذارند و با شعار های
سیاه و دروغ خود مانند اینکه ما می دانیم ایراد شما کجا بوده و فقط به این روش ما میشه قبول شد و ما چیز هایی جدید داریم و از این حرفا جیب شما را لاغر و در صد شما را در کنکور نیز کم می کنند .
راز شاد زیستن ابتدا برقراری تعادل در زندگیست و این در کنکور مصداق بارز دارد که اگر تعادل محیط بیرون و درونی فیزیک و فکر متعادل نباشند با قطعیت ذهنی بیمار نتیجه شده که این ذهن بیمار در نهایت امر دچار انهدام ایده های نوآورانه و مرگ خلاقیت در فرد شده و آستانه ی ابتلا به کمبود اعتماد به نفس که از نظر بسیاری از روانکاوان و روانپزشکان معتبر ام الامراض است را پایین آورده و هر چقدر هم برای کنکور مطالعه کنید نیز همچنان در اول راه مانده ایم و چه بسا از مسیر هم منحرف شوید .
همانطور که در سرما لباس گرم می پوشید تا سرما نخورید ، پوششهای مناسب افکارتان را بر فکر سوار کنید تا در فضای سرد فکری دچار سردرگمی و روان رنجوری نشوید .
همیشه بزرگان گفته اند پیشگیری بهتر از علاج است .
شما قبل قبول نشدن یک تجدید نظر فکری و یک رویکرد روانی جدید به کنکور تشکیل دهید تا طبیعت و تعادل بدن شما حفظ و سلامت فکری و روحی شما به خطر نیفتد .
به نظر من عمده ی قبول نشدن ها در کنکور ناشی از عدم وجود سلامت روانی ناشی از فشار های روحی روانی است که در حین مطالعه بر شخص وارد شده است .
به همین سبب در این سایت امکانی را تعبیه کردم که به طور تخصصی یک شخص که از لحاظ فنی و علمی شایستگی مطالعه ی رفتار های روانی شما را دارد به بررسی مشکلاتتان به طور شخصی بپردازد و معضلات روانی که شما را آزار می دهند را رفع کند .
آیت الله مکارم شیرازی
یکی از انسان های موفق زمان ما آیت الله العظمی مکارم شیرازی هستند که ما راز موفقیت ایشان را برای شما بیان می نماییم.
هنگام درس خواندن کاغذ و خودکاری کنار دستتان بگذارید و فکرهایی را که به ذهنتان می رسد و مزاحم درس خواندن تان می شود یادداشت کنید . با این کار دیگر نگران فراموش کردن کارها و ایده ها نیستید.
این شعار را در ذهن داشته باشید که ؛ « با شرایطی که دارم بیشترین تلاش خود را خواهم کرد . » نه اینکه فکر کنید « باید همه چیز کامل باشد » .
۱ ) هنگام درس خواندن کاغذ و خودکاری کنار دستتان بگذارید و فکرهایی را که به ذهنتان می رسد و مزاحم درس خواندن تان می شود یادداشت کنید . با این کار دیگر نگران فراموش کردن کارها و ایده ها نیستید و به خودتان یادآوری می کنید درست است که این کارها به اندازه ای مهم هستند که آنها را یادداشت کنید و بعداً برایشان کاری انجام بدهید اما آنقدر مهم نیستند که به خاطر شان درس خواندن را متوقف کنید.
راهنمایی :راهنمایی کمک می کند که فرد خود را بهتر بشناسد استعدادها علایق و مشکلات اجتماعی خود را درک کند. راهنمایی به دانش آموز کمک می کند تا آگاهی های لازم در زمینه فرصت های تحصیلی و حرفه ای خود کسب و از آنها استفاده کند. راهنمایی به فرد کمک می کند تا خود و محیطش را شناخته و از امکانات موجود حداکثر بهره برداری را بنماید و در گزینش رشته تحصیلی و شغل مناسب اقدام کند.
توصیه های آقای پرنیان
برای آموزش بهتر درس ژنتیک کنکور
مهم ترین صفحات کدامند؟
بر اساس تعداد سوالاتی که از هر صفحه طرح شده اند:
این مورد شاید پاسخ خیلی از سوالات شما عزیزان باشد.
میثم محمدی : سلام ، من همواره برنامه های خوبی برای تحصیل و زندگی ام پیش بینی
کرده و آن ها را روی کاغذ یادداشت کرده و به دیوار اتاقم می چسبانم ، همیشه
جلوی چشمانم هستند ، برنامه های سنگینی هم نمیریزم ، واقع بیانه است و می
توان با کمی زحمت به آن عمل کرد ، اما در اجرای برنامه هایم هیچگاه آنطور
که پیش بینی کرده ام ، عمل ننموده ام.
فکر میکنم مشکل من تنبلی و سستی در اجرای برنامه هاست، چطور با این تنبلی مبارزه کنم؟
لطفا در این مورد مرا راهنمایی بفرمایید!
هر
رفتاری که انسان انجام می دهد ناشی از تعامل سه عنصر هدف، انگیزه و نیاز
است. چرا وقتی ما تشنه می شویم سراسیمه به هر طرفی می رویم تا آب بدست
آوریم و رفع عطش کنیم. زیرا نیاز به آب داریم و کم بود آب در بدن ما موجب
انگیختگی فیزیولوژیکی ما می شود و ایجاد انگیزه می کند در نتیجه بر رسیدن
به «هدف» یعنی آب همه سعی و تلاش خود را بکار می گیریم اگر شما می خواهید
انگیزه مطالعه کردن بیشتری پیدا کنید در مرحله اول باید هدف خود رامشخص
کنید وقتی مشخص شد که شما چه هدفی دارید طبعا برای رسیدن به آن هدف احساس
می کنید نیازمند به چیزهایی هستید که از طریق مطالعه و درس خواندن بدست می
آید. در نتیجه برای دستیابی به آن چیزها برنامه ریزی می کنید و سپس بر اساس
آن برنامه عمل می کنید. بدون تردید شما به خاطر هدفی تلاش کردید تا در
کنکور سراسری قبول شوید و به دانشگاه راه پیدا کنید حال که وارد دانشگاه
شدید باید توجه داشته باشید که هدف شما چه بود زیرا بعضی از دانشجویان یا
هدف نهایی خود را گم می کنند یا اهداف واسطه ای را به عنوان هدف نهایی تلقی
می کنند که در هر دو صورت دچار نوعی سردرگمی می شوند و انگیزه ای برای
مطالعه ندارند حال آنکه وارد دانشگاه شدن در واقع آغاز راه است و برای طی
کردن این راه باید شبانه روز تلاش کرد و از همه امکانات بهره جست تا به هدف
رسید. راهکارهای زیر انگیزه شما را برای مطالعه افزایش می دهد سعی کنید با
جدیت به آنها عمل کنید.
۱. تعیین اهداف (هدف کوتاه مدت _ دراز مدت ، اهداف واسطه ای ، رفتاری و هدف نهایی)
۲. برنامه ریزی صحیح برای اوقات شبانه روزی
۳. انتخاب دوستانی منظم و با انگیزه و اجتناب از ایجاد رابطه دوستی با
افراد بی انگیزه و سردرگم
۴. مطالعه کتاب «رمز پیروزی مردان بزرگ» از جعفر سبحانی بسیار مفید است.
کلاس مکانی برای یادگیری و گوش کردن است. (ویلیام آرمسترانگ)
روشهای مطالعه درس فیزیک از زبان رتبههای برتر کنکور
در مطلب زیر رتبههای برتری که درس فیزیک نقطه قوت پایدار آنها بوده (همیشه در آزمونها و امتحانهای مدرسه نتیجهی خوبی از این درس میگرفتهاند و در کنکور نیز درصد بالایی کسب کردهاند) به صورت تیتروار روش مطالعه خود را بیان کردهاند:
نکاتی که در پیشرفت درس عربی من تأثیر گذاشتند:
ابتدا قواعد درس را از روی جزوه یا کتاب های کمک درسی مطالعه می کنم.
سپس همان قواعد را در دفتر جداگانه خلاصه نویسی میکنم.
سپس تست زنی را شروع میکنم.
تست زنی من به این صورت است که از روی منابع مختلف تستهایی را انتخاب میکنم و آن تست ها را در طول هفته تقسیم میکنم.
به طوری که هر روز یک یا نیم ساعت از مطالعه خود را به تستزنی عربی اختصاص میدهم.
به این صورت نیست که همهی تستها را در یک روز تمام کنم، زیرا این عمل هم باعث خستگی ذهن و زده شدن از درس عربی و هم باعث یادگیری ناقص آن درس میشود. این شیوه که من هرروز در برنامهی مطالعاتیم تست زنی عربی را دارم باعث میشود که من هر روز قواعد را مرور کنم و با آرامش تمام ریز به ریز نکات را تحلیل کنم و ۹۹ درصد نکات همان درس را یاد بگیرم.
برنامه رادیویی زنگ برنامه ریزی
گفتگو با مادر محمد سجاد شعبانی پور رتبه ۱۰ کنکور ۹۳
شما ساکن کدام شهر هستید؟
ما ساکن اصفهان بودیم ولی به خاطرمحمدسجاد به تهران کوچ کردهایم.
فرزند شما از چه سالی به کانون آمد؟
محمدسجاد از سال چهارم به کانون پیوست ما خیلی تاکید داشتیم به کانون بیاید و یک مقدار دیر شد و پشیمان بود که چرا زودتر به کانون نیامده است و میگفت کاش از راهنمایی آمده بودم من میگفتم الان هم دیر نیست. وقتی آزمونها را شرکت میکرد میگفت سوالهای آزمونها خیلی پربار و مغزدار و خوب است.
نوع همکاری شما و پدر ایشان در حوزه آموزش چگونه بود؟ ارزیابی آزمون را چگونه انجام می داد؟